به گزارش رویکرد کیش به نقل از نشریه رویکرد هفته کیش،حبیب حمزهء در یادداشتی نوشت: ماندگاری مرجعیت و اصالت مطبوعات میان مخاطبان خود به واسطه آن می باشد که رسانه های مکتوب توانستهاند در زمینه ثبت رویدادها، انعکاس مسائل راهبردی و تولید محتوای تحلیلی به ویژه تحلیل دادههای خبری، جایگاهی بیبدیل را میان مخاطبان خودکسب کنند.
اصالت و اعتبار این رسانهها، به نقش هویتساز و به عنوان ابزاری برای ارتقاء سطح فرهنگ جامعه در میان عموم مردم مبدل شده است؛ نقشی که غالباً فراتر از بازههای زمانی و تغییرات روزمره است.
پوشش اخبار مهم از طریق رسانههای مکتوب و سپس باز نشر آن ر فضای آنلاین، یا بالعکس، ترکیب عمق و دقت با سرعت و گستردگی را محقق میسازد. علاوه بر این، پایبندی به ارزشهای حرفهای اعم از اصالت، دقت در هر دو روش باید محور سیاستها و آموزشهای رسانهای قرار گیرد.
بی تردید در چشمانداز آینده، ترکیب هوش مصنوعی، دادهکاوی و رسانههای نوین، عرصه رفتار رسانهای را دگرگون خواهد ساخت. رسانههای مکتوب اگر چه ممکن است جایگاه پیشین را در تیراژ از دست داده باشند، اما هنوز هم در کیفیت، اصالت و اعتبار بینظیرند و به عنوان منبع اطلاعات ارجاعی و تحلیلی باقی خواهند ماند.
در تحلیل حرفهای رسانههای مکتوب و آنلاین، باید به تفاوتها و ویژگیهای بنیادین هرکدام توجه داشت. رسانههای مکتوب، همچون روزنامهها و مجلات، به دلیل ساختار محتوایی، فرآیند تولید و نظام پخش سراسری، از اصالت، ماندگاری و اعتبار تاریخی ویژهای برخوردارند. این رسانهها نهتنها در ثبت وقایع و تولید محتوای مرجع نقش دارند، بلکه به عنوان منبع خبری، مبنای بسیاری از پژوهشها و تصمیمسازیهای اجتماعی و فرهنگی قرار میگیرند.
در مقابل، رسانههای آنلاین با بهرهمندی از سرعت بالا در انتشار و ارتباط دوسویه با مخاطبان، قدرت تأثیرگذاری سریع وگسترده برافکار عمومی را به دست آوردهاند.انعطافپذیری،بهروزرسانی لحظهای، وقابلیت تعامل، از مهمترین مزیتهای رسانههای دیجیتال محسوب میشود.
اما آنچه اهمیت دارد، درک صحیح جایگاه و ویژگیهای هر رسانه وشناخت دقیق مخاطبان هدف است. ابزار سنجش تأثیرگذاری برای هریک متفاوت بوده و باید متناسب با نوع پیام، اهداف رسانهای و جنس مخاطبان انتخاب شود. شاخصهایی چون ضریب نفوذ، میزان ماندگاری اثر، قابلیت اعتماد، دامنه و سرعت انتشار و حتی تاثیرات ثانویه هر رسانه باید به صورت علمی و عینی مورد ارزیابی قرار گیرد.
تعامل حرفهای میان رسانههای مکتوب و آنلاین، با بهرهگیری از مزایای هر دو، میتواند منجر به افزایش دامنه اثرگذاری، ارتقای اعتبار و بهرهوری فعالیتهای رسانهای شود.
به طور حتم در تصمیمگیری برای انتخاب ابزار مناسب، ضروری است ضمن توجه به هدف نهایی، پیام مورد نظر، ویژگیهای مخاطبان و شرایط فرهنگی و اجتماعی نیز در نظر گرفته شود.
در نهایت، حرفهایگری رسانهای مستلزم درک عمیق قابلیتها و محدودیتهای هر بستر، و اتخاذ رویکردی ترکیبی و هوشمندانه است که محور آن، باور به اصالت، دقت و مسئولیت اجتماعی رسانه باشد.
رسانههای آنلاین نیز هر چه بیشتر به سمت فردمحوری، سفارشیسازی و تعاملی شدن پیش خواهند رفت. تعامل مبتنی بر فهم عمیق ظرفیتها و تهدیدها، رمز بقای حرفهای آن خواهد بود.